من باور دارم که برای این نمی نویسم که خوانده بشم، واقعا برای دلم می نویسم، ولی خدایی یعنی هیچ کسی اینجا را نمی خونه که من کامنت نمی گیرم . ؟؟؟
Friday, October 8, 2010
کودک درونم نشسته ته دلم با کف صابون حباب درست کرده. حالا اون قسمتش که بازی میکنه و از ته دل قهقهه میزنه خیلی بد نیست چون باعٽ میشه من هم لبخند بزنم، ولی هر بار که با کف دستش حبابها را ترق ترق میترکونه من نیم متر از جام میپرم :(
درد من تنهايي نيست ؛ بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت ، بي عرضگي را صبر می دانند ، و با تبسمي بر لب اين حماقت را حكمت خداوند مي نامند
گاندي
Sunday, September 26, 2010
Ok, you won. I quit.
Tuesday, August 31, 2010
If you don't like something, change it. If you can't change it, change your attitude. Don't complain. Maya Angelou
Monday, August 30, 2010
هرگز تعبیر خواب یاد نگرفتم . خوابهام قصههای من اند. دوست ندارم کسی تعبیرشان کند. حالا ماندم با این خواب واضح دیشبم چه کنم؟