من سالها بود كه خدا را باور نداشتم چون همیشه فکر میکردم خدای كه نتونه جهانه بی نقص خلق کنه خدا نیست. خدای كه جنگ را برای لذت خلق کنه خدا نیست. خدای كه از درد کشیدن دیگران اخم نکنه خدا نیست. روزی كه این کوچولو ته دلم جوونه زد، داشتم شک میکردم به اعتقادم. كه شاید واقعا خدایی هم باشه كه بتونه شادی بیاره. حالا کاملا گم شدم
No comments:
Post a Comment